خب
خب
از شما چه پنهان که من آدم مزخرفی هستم. چیزهایی و کسانی که دوستشان دارم را رها می کنم تا چیزها را یکی بخردشان یا در رودربایستی ببخشمشان یا آنقدر بمانند که خراب شوند و آدم هایشان بروند دنبال زندگیشان؛ حالا چه خوب چه بد.
خب
از شما چه پنهان که تا وسط شهریور بیمارستان دارم و دو امتحان. برای چند روز تعطیلی بی دغدغه می میرم.
خب
...
و شعر:
چو جان در مجلس تن، پرده ای نیست
بر این راز نمایان، پرده ای نیست
مواظب باش ای دل! تا نیفتی
که در ایوان عالم، نرده ای نیست
سیدحسن حسینی - بال های بایگانی
حوالی: شعر, سیدحسن حسینی
از شما چه پنهان که من آدم مزخرفی هستم. چیزهایی و کسانی که دوستشان دارم را رها می کنم تا چیزها را یکی بخردشان یا در رودربایستی ببخشمشان یا آنقدر بمانند که خراب شوند و آدم هایشان بروند دنبال زندگیشان؛ حالا چه خوب چه بد.
خب
از شما چه پنهان که تا وسط شهریور بیمارستان دارم و دو امتحان. برای چند روز تعطیلی بی دغدغه می میرم.
خب
...
و شعر:
چو جان در مجلس تن، پرده ای نیست
بر این راز نمایان، پرده ای نیست
مواظب باش ای دل! تا نیفتی
که در ایوان عالم، نرده ای نیست
سیدحسن حسینی - بال های بایگانی
حوالی: شعر, سیدحسن حسینی