دو قدم مانده به گل

_ شعرهایی که می پسندم _ خاطرات شعری من

بال پرواز گشایید که پرها باقی است

بال پرواز گشایید که پرها باقی است
بعد از این باز سفر، باز سفرها باقی است
 
پشت بت‌ها نشود راست پس از ابراهیم
بت شکن رفت ولی باز تبرها باقی است
 
گفت فرزانه‌ای، امروز شما عاشوراست
جبهه باقی است، شمشیر و سپرها باقی است
 
جنگ پایان پدرهای سفر کرده نبود
شور آن واقعه در جان پسرها باقی است
 
گرچه پیروزی از آن من و تو خواهد بود
شرط‌ها باقی است، اما و اگرها باقی است
 
«شرط اول قدم آن است که مجنون باشی»
«در ره منزل لیلی که خطرها» باقی است 1
 
نیست خالی دل ارباب یقین از غصه
فتنه‌ها می‌رود و خون جگرها باقی است...


حوالی: شعر, فتنه, مثنوی, 9دی
ادامه مطلب
+ انتشار یافته در  سه شنبه ششم دی ۱۳۹۰ساعت 20:28  توسط احسان جمشیدی   |