خبر از يک بهار آشنا نيست
کسي حتي نميپرسد: «چرا نيست؟»
اگر دست من و گنجشکها بود...
ولي دست من و گنجشکها نيست

- سید حبیب نظاری -
پي نوشت: به دليلي چند روز پيش اين رباعي را جايي آوردم و امروز هم اين عكس را ديدم بي اختيار زمزمه شد...
حوالی:
شعر,
رباعي,
گنجشك ها
+ انتشار
یافته در سه شنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۱ساعت 17:26
توسط احسان جمشیدی
|