دو قدم مانده به گل

_ شعرهایی که می پسندم _ خاطرات شعری من

غار حرا و دامنه ی کوه طور ... نه ! از چشم و از نگاه تو ایمان شروع شد

روزی که آفرینش انسان شروع شد
این حس عاشقانه ی پنهان شروع شد

غار حرا و دامنه ی کوه طور ... نه !
از چشم و از نگاه تو ایمان شروع شد

همچون بهار ِ حیله گر از باغ عشق من
رفتی و پرسه های خیابان شروع شد

بعد از وداع تلخ درختان و برگ ها
جنگل دلش شکست و زمستان شروع شد

ابری غریب و خسته از این شهر میگذشت
ما را که دید گریه ی باران شروع شد

مردی کنار دفتر عمرش نوشت "عشق"
آتش گرفت دفتر و پایان شروع شد .

سيد محمد موسوي
حوالی: شعر, غزل, سيد محمد موسوي
+ انتشار یافته در  جمعه یازدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 10:25  توسط احسان جمشیدی   |