دو قدم مانده به گل

_ شعرهایی که می پسندم _ خاطرات شعری من

غوغای چشم های من و تو

اما...
اعجاز ما همین است :
ما عشق را به مدرسه بردیم
درامتداد راهرویی کوتاه
در آن کتابخانه ی کوچک
تا باز این کتاب قدیمی را
که از کتابخانه امانت گرفته ایم
یعنی همین کتاب اشارات را-
                                   با هم یکی دو لحظه بخوانیم

ما بی صدا مطالعه می کردیم
اما کتاب را ورق می زدیم
تنها
گاهی به هم نگاهی ...
ناگاه
انگشتهای (( هیس ! ))
ما را
از هر طرف نشانه گرفتند

انگار
غوغای چشم های من و تو
سکوت را
                         در آن کتابخانه رعایت نکرده بود !

همزاد عاشقان جهان ۳ از زنده یاد قیصر امین پور


حوالی: شعر, نو, سکوت, کتاب خانه
+ انتشار یافته در  دوشنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۱ساعت 17:52  توسط احسان جمشیدی   |