دو قدم مانده به گل

_ شعرهایی که می پسندم _ خاطرات شعری من

با عشق میتوان چه صمیمی دروغ گفت

جنگِ خروس‌ها
آن قدر واقعی است
                     که از یاد می‌بریم
این جنگ، جنگِ معرکه‌گیران است. ،،،استاد میرافضلی،،،
 
مردم حق دارند هر جوری که می خواهند راجع به جامعه پزشکی و بهداشتی فکر  کنند.
بگذریم سربسته بماند بهتر است.
امروز کاری کردم که از من بعید بود کم کم هم جنس آنها می شوم. 
ای تف بر من
 
اگر چه مثل همیشه کلید روی در است
امید مطلقم از یأس محض با خبر است
 
به مرگ میل ندارم چنین که می میرند
بدیهی است که زیرِ زمین شلوغ تر است
 
هزار بار به دیوار خط زدم نشنید
هوای خانه ام از اصطکاک، شعله ور است
 
میان این همه انسان رسیده است به من
مقام درد که تنها مقام معتبر است
 
کشیدم آن قدر از این و آن که فهمیدم
کسی که بار ندارد همیشه باربر است
-مریم جعفری آذرمانی-
 
چقدر خوبه که آدم جایی رو داشته باشه که بتونه حرفاشو بگه ...

حوالی: شعر, روزنوشت, احسان جمشیدی, مریم جعفری
+ انتشار یافته در  سه شنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۴ساعت 18:21  توسط احسان جمشیدی   |