دو قدم مانده به گل

_ شعرهایی که می پسندم _ خاطرات شعری من

خیانت غیرت عشق است...

مرا بازیچه‌ خود ساخت چون موسا که دریا را 
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسا را

نسیم مست وقتی بوی گل می‌داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می‌کند یک روز گل‌ها را

خیانت قصه‌ی تلخی است اما از که می‌نالم؟
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را

خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
چه آسان ننگ می‌خوانند نیرنگ زلیخا را

کسی را تاب دیدار سرِ زلف پریشان نیست
چرا آشفته می‌خواهی خدایا خاطر ما را

نمی‌دانم چه افسونی گریبان‌گیر مجنون است
که وحشی می‌کند چشمانش‌آهوهای صحرا را

چه خواهد کرد با ما عشق؟ پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده‌تر کردی معما را

فاضل نظری

ایام امتحانات ترم شده مجبورم کمتر بیام فعلا


حوالی: شعر, غزل, عشق, خیانت
+ انتشار یافته در  یکشنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۱ساعت 20:6  توسط احسان جمشیدی   |