دو قدم مانده به گل

_ شعرهایی که می پسندم _ خاطرات شعری من

تو

تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم
درست مثل همانی که فکر می کردم

شبیه ... ساده بگویم کسی شبیهت نیست
هنوز هم تو چنانی که فکر می کردم

تو جان شعر منی و جهان چشمانم
مباد بی تو جهانی که فکر می کردم

 تمام دلخوشی لحظه های من از توست
تو آن آن زمانی که فکر می کردم

درست مثل همانی که در پی ات بودم
درست مثل همانی که فکر می کردم
 
مریم سقلاطونی


پا!!!نوشت:امروز امتحان فیزیولوژی داشتم بعد از ۶ روز مطالعه سنگین فکر نمی کردم اینقدر بد بشم هنوز که چیزی معلوم نیست اما ...

تو این چند روز این بیتها زیاد تو ذهنم بود گفتم بگم به یکی خالی شم

جام می نزد من آورد و بر آن بوسه زدم/ آخرین مرتبه مست شدن اخلاق است "فاضل"یکی بود که فکر کنم بایستی کمی... البته خودمم باید کمی اخلاقمو بهتر کنم

در پیرهن کاغذی ام جانی هست/در سینه ی سنگی من ایمانی هست
خاکی بودم به گریه سنگم کردی/زیر باران کیسه سیمانی هست"بیژن ارژن"


حوالی: شعر, غزل, عشق
+ انتشار یافته در  یکشنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۱ساعت 18:27  توسط احسان جمشیدی   | 

...اگر بگذارند (2)

چشم، مخصوص تماشاست اگر بگذارند
و تماشاي تو زيباست اگر بگذارند

سند عقل، مشاعي ست، همه مي‌دانند
عشق امّا فقط از ماست اگر بگذارند

وقتي اظهار نظر كرد دلم، فهميدم
عشق هم صاحب فتواست، اگر بگذارند

روستازاده‌ام و سبزتر از برگ درخت
سينه‌ام وسعت صحراست اگر بگذارند

دل دُرنايي من! اين‌همه بيهوده مگرد
خانة دوست همين‌جاست اگر بگذارند

غضب‌آلوده نگاهم مكنيد اي مردم!
دل من مال شماهاست اگر بگذارند

محمود اکرامی

امروز نوشت: چون صاعقه در کوره ی بی صبری ام امروز
                    از صبح که برخاسته ام ابری ام امروز...              محمد رضا شفیعی کدکنی


حوالی: شعر, غزل, عشق
+ انتشار یافته در  سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ساعت 12:29  توسط احسان جمشیدی   | 

عشق با یک عاشقانه آرام

"عشق به دیگری ضرورت نیست حادثه است
عشق به وطن ضرورت است نه حادثه
عشق به خدا ترکیبی است از ضرورت و حادثه
"
"می توان به سادگی عاشق شد اما عشق ساده نیست"
مدتي قبل حوالي بهار همين سال فرصتي شد كتاب "يك عاشقانه آرام" را تورق كنيم امروز قسمتي از كتاب را كه يادداشت كرده ام را برايتان مي نويسم خالي از لطف نيست
اين قسمت مرا به ياد فتنه انتخاباتي روشنفكري مي اندازد
"از کابوس مه به باران رویا نمی شود رسید چه رسد به بلور شفاف واقعیت"
"شاید یکی از کوتاه ترین راه های شناختن شبه روشنفکران همین باشد؛آنها واژه ها اندیشه ها و مفاهیم را مصرف نمی کنند مصرفی می کنند"
"شبه روشنفکرانی که محور جمیع اندیشه هایشان پوزخند زدن به میهن پرستان و مومنان است و نان از خیانت خوردن و شهوت سفر به غرب و به اسم حضور در سنگر سیاسی ،بر سفره اجانب نشستن و زحمت کشان را متمسک عیاشی های خود کردن"
پيشنهادي براي آنان"برای شادمانه و پر زیستن در عصر بی اعتقادی روح درمه زیستن ضرورت است"

مي خواهم عاشق شوم و اينگونه سياسي باشم:"انسان سیاسی یعنی انسانی که تسلیم فساد نمی شود"
اين روزها خيلي معمولي به نظر مي رسم اما با خودم مي گويم:"عادی نفرت انگیز است اما معمولی می تواند عمیق،پاک،روشن،تفکر انگیز،محصول تفکر با ابعادی از بی زمانی و بی پایانی باشد"
"گاو ها گاوند که بد نگاه می کنند"با اين حساب درسرشماري تعداد گاوها از انسان ها بيشتر خواهد بود

دوستي دارم كه هميشه مي گويد ببند اين وبلاگ را و اين عاشقانه گفتن ها را تو كه عاشق نيستي شايد حرف دل ايشان را نادر ابراهيمي گفت كه:"عاشق کم است سخن عاشقانه فراوان"
هميشه لبخند مي زنم اين را به فال نيك مي گيرم شايد عاشق شدم و "عاشق ترک لبخند نمی کند عسل!" و "عاشق جدی است اما عبوس نیست"
"اعتقاد خطرناک است آقا!
و عشق از آن هم خطرناک تر است من می دانم
"
و "عشق خطرناک است نه عاشق"

قسمت های درون " " از کتاب نادر ابراهیمی بود راستی این روزها تورق کتابی دیگر از ایشان را شروع...


حوالی: نادر ابراهیمی, احسان جمشیدی, عشق, یک عاشقانه آرام
+ انتشار یافته در  جمعه هشتم دی ۱۳۹۱ساعت 17:6  توسط احسان جمشیدی   | 

هم...

همیشه در دل همدیگریم و دور از هم
چقدر خاطره داریم با مرور از هم

دو ریل در دو مسیر مخالفیم و بهم
نمی رسیم بجز لحظه ی عبور از هم

دو ريل

تو من ، تو من ، تو منی ، من تو ، من تو ، من تو شدم
اگر چه مرگ جدامان کند به زور از هم

نه ، تن نده پری من ! تو ورد ها بلدی
بخوان که پاره شود بند های تور از هم

نه ، مثل ریل نه ... فکر دوباره آمدنیم
شبیه عقربه ها لحظه ی عبور از هم

مهدی فرجی                       تصوير دیگری


حوالی: شعر, غزل, غمگین, عشق
+ انتشار یافته در  سه شنبه پنجم دی ۱۳۹۱ساعت 16:55  توسط احسان جمشیدی   |