تقصير كيست؟...
سلام
امسال چطور گذشت؟
اوايل سال كم كم چشم و گوشمون وا شد و فهميديم بعضيا واسه چي ميان دانشگاه!!! با كمك مقداري خر زدن و كمي فهميدن واحدا را پاسيديم و رفتيم تعطيلات تابستان. تابستان پيك نيك رفتيم بيمارستان تميز سه بار عمل شديم و پاييز به صورت چهارپا!(منظورم با عصاست بد فكر نكن!)رفتيم دانشگاه و با ديدن يكي از دوستان شاذ دوران راهنمايي و دبيرستان شوكه وخرسند گشتيم زيرا كه وي انتقالي گرفته بود. نيز مقداري چرت وپرت از استاد... شنيديم (كه اينم تصوير جزوه ي گروهي كه بچه هاي كلاس با ضبط صداي استاد و پياده كردن قسمت هاي قابل پخش اون را تكثير مي كنن براي شهادت دادن اورده ميشه ابنجا و ابنجا و اينجا ) كمي از واحد فيزيولوژي لذت برديم و تا جايي كه عقلمون قد مي داد سعي كرديم بفهميم مقداري در ساير دروس خر زديم و پاسيدم و ديدم كه بعضي از دانشجويان پزشكي به جاي درس خوندن درس مهم آناتومي به اتاق استاد رفته و در حالي كه به استناد نمرات امتحاني كه در برد آزمایشگاه آورده شده بودآبروي ناپلئون را خريده و در حدود 6 تا زير 10 گرفته بودند ناگهان نمراتي بالاي 17 و حتي 20 از 4 واحد سرو گردن گرفته و ما را كه درس خوانده و 14 گرفته بوديم به زير خروارها متلك خوابانده و ما نيز گفته كه ما در برگه نمره مي گيريم و شما در اتاق! و آنها ناراحت گشته و البته لازم به ذكر است تعدادي هم از افراد بوده كه خود نمره آورده...و بگذريم از خر زدن ما در به اصطلاح دانشكده! به اصطلاح! پزشكي كرمانشاه...الانم شديد سرما خوردم صدامم ناجور گرفته
حوالی: شعر, نو, قیصر امین پور, درددل
امسال چطور گذشت؟
اوايل سال كم كم چشم و گوشمون وا شد و فهميديم بعضيا واسه چي ميان دانشگاه!!! با كمك مقداري خر زدن و كمي فهميدن واحدا را پاسيديم و رفتيم تعطيلات تابستان. تابستان پيك نيك رفتيم بيمارستان تميز سه بار عمل شديم و پاييز به صورت چهارپا!(منظورم با عصاست بد فكر نكن!)رفتيم دانشگاه و با ديدن يكي از دوستان شاذ دوران راهنمايي و دبيرستان شوكه وخرسند گشتيم زيرا كه وي انتقالي گرفته بود. نيز مقداري چرت وپرت از استاد... شنيديم (كه اينم تصوير جزوه ي گروهي كه بچه هاي كلاس با ضبط صداي استاد و پياده كردن قسمت هاي قابل پخش اون را تكثير مي كنن براي شهادت دادن اورده ميشه ابنجا و ابنجا و اينجا ) كمي از واحد فيزيولوژي لذت برديم و تا جايي كه عقلمون قد مي داد سعي كرديم بفهميم مقداري در ساير دروس خر زديم و پاسيدم و ديدم كه بعضي از دانشجويان پزشكي به جاي درس خوندن درس مهم آناتومي به اتاق استاد رفته و در حالي كه به استناد نمرات امتحاني كه در برد آزمایشگاه آورده شده بودآبروي ناپلئون را خريده و در حدود 6 تا زير 10 گرفته بودند ناگهان نمراتي بالاي 17 و حتي 20 از 4 واحد سرو گردن گرفته و ما را كه درس خوانده و 14 گرفته بوديم به زير خروارها متلك خوابانده و ما نيز گفته كه ما در برگه نمره مي گيريم و شما در اتاق! و آنها ناراحت گشته و البته لازم به ذكر است تعدادي هم از افراد بوده كه خود نمره آورده...و بگذريم از خر زدن ما در به اصطلاح دانشكده! به اصطلاح! پزشكي كرمانشاه...الانم شديد سرما خوردم صدامم ناجور گرفته
و سال بود و تنهايي
و تنهايي ماند وسال بعد...
و تنهايي مي ماند....
حوالی: شعر, نو, قیصر امین پور, درددل