دو قدم مانده به گل

_ شعرهایی که می پسندم _ خاطرات شعری من

غم...

خوش آن که از دو جهان گوشهٔ غمی دارد
همیشه سر به گریبان ماتمی دارد

تو اهل(مرد) صحبت دل نیستی، چه می‌دانی
که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد

هزار جان مقدس فدای تیغ تو باد
که در گشایش دلها عجب دمی دارد!

لب پیاله نمی‌آید از نشاط به هم
زمین میکده خوش خاک بی‌غمی دارد!

تو محو عالم فکر خودی، نمی‌دانی
که فکر صائب ما نیز عالمی دارد

صائب تبریزی


حوالی: شعر, غزل, غم, صحبت
+ انتشار یافته در  یکشنبه نهم مهر ۱۳۹۱ساعت 13:14  توسط احسان جمشیدی   |