اشعاری از سید حسن حسینی
امروز از دانشکده که به خانه آمدم عصبی خسته و گرفته بودم به پیشنهاد یکی از دوستان چند شعر از سید حسن حسینی را در جستجوگر جستجو کردم و از سویی دل گرفته ام کمی.... اما از سوی دیگر ناراحت شدم که چرا سید حسن حسینی را دیر شناخته ام...
چند شعر از او
سرقت
شاعری
آینهای را دزید
روی آیینهی مسروقه نوشت:
بیدلی در همه احوال خدا با او بود!
طریقت نو
زاهدی نوبنیاد
راه و رسم عرفا پیشه گرفت
لنگ مرغی برداشت
و به آهنگ حزین آه کشید:
«مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک!»
آرامش
شاعری
وام گرفت
شعرش آرام گرفت!
اشتباه
شاعری قبلهنما را گم کرد
سجده بر
مردم کرد!
باز هم از او خواهم گفت...
حوالی: شعر, نو, سید حسن حسینی
چند شعر از او
سرقت
شاعری
آینهای را دزید
روی آیینهی مسروقه نوشت:
بیدلی در همه احوال خدا با او بود!
طریقت نو
زاهدی نوبنیاد
راه و رسم عرفا پیشه گرفت
لنگ مرغی برداشت
و به آهنگ حزین آه کشید:
«مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک!»
آرامش
شاعری
وام گرفت
شعرش آرام گرفت!
اشتباه
شاعری قبلهنما را گم کرد
سجده بر
مردم کرد!
باز هم از او خواهم گفت...
حوالی: شعر, نو, سید حسن حسینی