سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
چند روز پیش برای کاری فالی زدیم از فالمان این بیتها یادمان ماند
حوالی: شعر, غزل, حافظ, فال
سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست
رخ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت
چرا که حال نکو در قفای فال نکوست - حضرت حافظ -
چندی بود که برای هر کاری که فال می زدم خوب نمی آمد تا برای این کار نه چندان مهم باز هم خدا شکر... حالمان نکو گشت
امروز کودک درونمان از دیدن نقاشی بر دیوار دانشکده بیدار شد ما هم کشیدیم این را

البته کمبود امکانات داشتیم و کسی مداد رنگی به ما نمی داد و این مداد رنگی ها را هم از مداد رنگی های باقیمانده دوران کودکی خودمان یافتیم
حوالی: شعر, غزل, حافظ, فال