ماتمهای عالم
«گرد هم آوردند ماتمهای عالم را
وقتی جدا کردند همدمهای عالم را
از عطر یاسم بادهای ساحل غربی
از یاد میبردند مریمهای عالم را
تا صبح بر گلبرگ زردش اشک خواهم ریخت
شرمنده خواهم ساخت شبنمهای عالم را
انگار یکجا بر سرم آوار میکردند
تیغ تمام ابنملجمهای عالم را
من پشت پرچینِ بهشت کوچکم دیدم
هیزم به دوشان جهنمهای عالم را
ماهم هلالی میشد و من در حلولی سرخ
میدیدم آغاز محرمهای عالم را»
محمدمهدی سیار برنده جایزه کتاب سال
حوالی: شعر, فاطمیه